شعر در مورد دگرگونی
شعر در مورد دگرگونی
شعر در مورد دگرگونی ,شعر درباره دگرگونی,شعر برای دگرگونی,شعر در باره دگرگونی,شعر با دگرگونی,شعر درمورد دگرگونی,شعر با کلمه دگرگونی,شعر با کلمه ی دگرگونی,شعری در مورد دگرگونی,شعری درباره دگرگونی,شعر درباره ی دگرگونی,شعر کودکانه در مورد دگرگونی,شعر مفهومی در مورد دگرگونی,شعرهای کودکانه در مورد دگرگونی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دگرگونی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ماییم بدین پرده بیرونی
در هر لحظه به صد گام دگرگونی
در اکنون به جهان به جامه خونی
در رفتیم به قعر بحر بی چونی در
شعر در مورد دگرگونی
دگرگونی دمی از عشق بازم
مکن عطار از این بر گوی بازی
بگو تا چند خواهی گوی بازی
مکن عطار در میدان دلدار
شعر درباره دگرگونی
او همان است که بوده است ولیکن تو
نه همانا که همانی، که دگرگونی
طمع خیره چه داری که شوی باقی؟
نشود چون ازلی بوده اکنونی
شعر برای دگرگونی
هیچ دگرگون نشد جهان جهان
سیرت خلق جهان دگرگون شد
جسم تو فرزند طبع و گردون است
حالش گردان به زیر گردون شد
شعر در باره دگرگونی
چون حال دگرگون شده زاندوه تو ما را
تو روی مگردان ز دگرگون شده ای چند
ای مرغ، چه خوانی سوی باغ، از خسک هجر؟
بگذار درین بادیه بیرون شده ای چند
شعر با دگرگونی
دگرگون شدی و دگرگون شود
چو بر خوشه باد خزان بر وزد
نگارنده آن نقش های بدیع
از این نقش نامه همی بسترد
شعر درمورد دگرگونی
مرا باری دگرگون است احوال
اگر تو نیستی بی من دگرگون
مرا بر سر عمامه ی خز ادکن
بزد دست زمان خوش خوش به صابون
شعر با کلمه دگرگونی
من پار دلی داشتم بسامان
امسال دگرگون شد و دگرسان
فرمان دگر کس همی برد دل
این را چه حیل باشد و چه درمان
شعر با کلمه ی دگرگونی
نیک خواهان به سر پند و من بدخو را
هر دم اندیشه و سودای دگرگون خیزد
صبرم از روی نگارین تو فرماید خلق
وه که این کار ز دست چو منی چون خیزد؟
شعری در مورد دگرگونی
عاشق صادق کسیست کو سخن و سر تو
تن زد و باکس نگفت، خون شد و بیرون نکرد
روز نشد هیچ شب کاوحدی از هجر تو
نعره دگر سان نداشت، ناله دگرگون نکرد
شعری درباره دگرگونی
برآنی که بر من کنی رحمتی
چه سودم دهد؟ گر نه اکنون کنی
نبود این گمان اوحدی را بتو
که با او دل خود دگرگون کنی
شعر درباره ی دگرگونی
دست مقامر ببوس نقش حریفان بخواه
بزم صبوحی بساز نزل دگرگون بیار
شاهد دل ناشتاست درد زبان گز بده
مطرب جان خوش نواست نغمه موزون بیار
شعر کودکانه در مورد دگرگونی
سرهای گردنان به شکر می برد لبت
کان لب نهان کشی است چو گردون به دوستی
خاقانی از تو چشم چه دارد به دشمنی
چون می کنی جفای دگرگون به دوستی
شعر مفهومی در مورد دگرگونی
آن روز که مهر کار گردون زده اند
مهر رز عاشقی دگرگون زده اند
واقف نشوی به عقل تا چون زده اند
کاین زر ز سرای عقل بیرون زده اند
شعرهای کودکانه در مورد دگرگونی
پیش عفو حق چه باشد جرم ما آلودگان؟
بحر از سیلاب یک ساعت دگرگون می شود
ناصح بیدرد صائب هرزه می سوزد نفس
می شود فرزانه مجنون مشک اگر خون می شود
شعر در مورد دگرگونی
بیشتر بخوانید :
- ۹۷/۰۲/۱۶